آیا رفتارمان با هویتمان سازگار است؟ به تغییر هویت فکر کرده اید؟

یکی از قوی­ترین نیازهای شخصیتی ما این است که مطمئن شویم رفتارمان با هویت­مان سازگاتر است، حتی اگر هویت ما منفی باشد. منظور این است که فرق بزرگی بین احساس حماقت و احمقانه عمل کردن با دانستن اینکه احمق هستی وجود دارد. این مفهوم ممکن است مثل مقوله­ی «معناشناسی» به نظر برسد اما اینکه چگونه زندگی می­کنی مطرح است.

همه­ی ما گاهی احساس حماقت می­کنیم و یا کارهای احمقانه از ما سر می­زند. اگر از احساس حماقت یا احمقانه عمل کردن به این اعتقاد برسی که احمق هستی، آن اعتقاد که « چه کسی» هستی همه­ی رفتارهایی را که تا آخر عمر درگیرشان می­باشی، توجیه می­کند، تو را تعریف و محدود می­نماید. می­بینی اعتقاد بر اینکه چه کسی هستی، همان هویت توست و خالق حصارهایی است که در درون آن زندگی می­کنی و به این محدود نیست که آیا فکر می­کنی باهوشی یا احمق! شاید فکر کنی مسامحه کار بوده­ای و این با گاهی تعلل کردن و یا در حال حاضر اهل مسامحه بودن فرق دارد.

به محض آنکه تصمیم بگیری بفهمی «چه کسی» هستی، رفتارت ثبات و استحکام خواهد یافت زیرا لازم است در چارچوب هویت خود ثبات داشته باشی. این اصل در هر زمینه­ای که تصورش را بکنی صدق می­کند. برای اکثر مردم خیلی مشکل است که «چه کسی بودنشان» را تغییر دهند تا آنکه رفتارشان را عوض کنند. اگر واضح ندانی که «چه کسی» هستی، خیلی باید مراقب باشی. اما اگر اعتقاد راسخ در مورد «کی» بودن خودت داشته باشی، کسی نمی­تواند رویت اثر بگذارد، زیرا خودت می­دانی که در درون خود «چه کسی» هستی. خلاصه­ی مطلب این است: «زندگی­ات با اعتقاد تو در مورد اینکه چه کسی هستی تعریف می­شود». این جوهره­ی تو را کنترل می­کند. اگر سعی کردی که رفتارت را عوض کنی اما این تغییر ناپایدار بود به این دلیل است که رفتارت را لحظه­ای تغییر داده­ای و همزمان با آن، نیروری کنترل کننده­ی رفتارت را که عبارت است از «درک تو از آن که چه کسی هستی» تغییر نداده­ای و این امری است که باید عوض شود هر چند ممکن است برایت سنگین و بزرگ جلوه بکند.

تغییر هویت

منبع: مهارت در بازی زندگی

نویسنده: آنتونی رابینز

ترجمه: وحید ایمن